کد مطلب:319040 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:178

داستان علی محمد باب


ای كه هستید صاحب تدبیر

خوب خوانید این كتاب حقیر



این كتابی كه پیش روی شماست

داستان خراب باب دغاست



خوش بخوانید این نقوش سیاه

تا شناسید راه را از چاه



خود قضاوت كنید بعد نظر

ای همه صاحبان علم و هنر



فكر خود آورید اندر پیش

تا ممیز شوید گرگ از میش



بود شخصی علی محمد نام

مظهر حقه معدن اوهام




موطن این پلید حیلت باز

بوده در شهر و بلده شیراز



شد تولد در آن مكان شریف

این چنین عنصر كثیف سخیف



گشته تاریخ مولدش بی رنج

یك هزار دویست و سه ده و پنج [1] .



این وجودی كه بود صرف عدم

ننگ شیراز گشت و عار عجم



این سخن گویمت ز صدق و صفا

كه همین شخص رفته راه خطا



این كه گفتم بود به راه خطا

پدر او بود به نام رضا



وین كه بنموده راه حق را گم

نام مامش بود خدیجه بگم [2] .



از قضا شد یتیم، سن صغر

زین سبب شد غریق فتنه و شر



دائیش [3] آن زمان كفیلش شد

بر سر هر رهی دلیلش شد




برد آن طفلك نپخته خام

سوی مكتب به نزد عابد [4] نام



گویمت وصف عابد معهود

كه وی از صوفی شش آتشه بود



جای تعلیم علم رحمانی

كرد تزریق رمز شیطانی



جای تدریس آیه قرآن

به وی آموخت جمله ی عرفان



گفته اند این سخن به ضرب مثل

(تو مفصل بخوان از این مجمل)



این پسر نزد همچه استادی

می نیاموخت غیر شیادی



چند سالی به پیش عابد بود

گفته های خراف او بربود



تا به حد بلوغ و رشد رسید

طالعش، شد، به كسب و كار سعید



كرد قطع نظر ز دانش و فر

همره دائیش برفت، سفر




شهر بوشهر را گزید مكان

گشت مشغول كسب و كار در آن



مدت كسبش ای ستوده خصال

همچه گویند، بوده است دو سال



بر روی بام و تابش سوزان

آن هم از آفتاب تابستان



گاه خواندی دعای مأثوره

گاه هم وردهای مجعوله



ای برادر تو خود قضاوت ران

كه چه آید بلا برین انسان



غیر دیوانگی بلائی هست؟

وآن مرض را دگر دوائی هست؟




[1] در سال 1235 هجري قمري تولد يافت.

[2] بعضي گفته اند فاطمه بيگم.

[3] نام دائيش حاج سيد علي بود.

[4] شيخ محمد عابد ملقب به شيخنا كه يكي از مشايخ صوفيه بود.